ستمِ درونی شده


ستم درونی‌شده (Internalized Oppression):
 به پدیده‌ای روان‌شناختی و اجتماعی اشاره دارد که در آن افراد یا گروه‌هایی که تحت ستم یا تبعیض قرار دارند، باورها و ارزش‌های تحمیل‌شده توسط نظام ستمگر یا گروه غالب را می‌پذیرند و درونی می‌کنند
.
پدیده "ستم درونی شده"  اغلب به صورت تردید به خود و و انکار ارزشهای خود و اعتماد به نفس پایین بروز میابد و گاهی باعث بروز  رفتارهایی می‌شود که  با منافع ستمگر هم‌راستا هستند، حتی اگر به ضرر خودِ فرد یا گروه ستم‌دیده باشد  یعنی دفاع از نظامی که ایشان را سرکوب می‌کند!
 
 همچنین، در برخی متون، این رفتار به عنوان بخشی از ناهماهنگی شناختی
 (Cognitive Dissonance) تحلیل می‌شود، جایی که افراد برای کاهش تنش روانی ناشی از تضاد بین واقعیت و باورهایشان، به توجیه رفتارهای ستمگر می‌پردازند.

این یک مکانیزم مقابله‌ای است که از قرار گرفتن طولانی‌مدت در معرض ستم سیستمیک به وجود می‌آید، جایی که مقاومت به نظر بی‌فایده یا خطرناک می‌رسد.

قویترین سلاح ظالم ؛ ذهن مظلوم است 

 چرایی این پدیده:
1. مکانیزم‌های دفاعی روان‌شناختی: تضاد بین ایدیولوژیها و خواسته های ستمدیدگان با ستمگران باعث اضطراب در ستمدیدگان می‌شود. برای رفع این اضطرابِ طولانی ، ستمدیده به جای تلاش برای از بین بردن ستمگر ناخودآگاه راه را در همسان شدن با ایدئولوژی و رفتار او میابد و این کار به او کمک می‌کند تا احساس ناتوانی، ترس یا تضاد درونی خود را کاهش دهند.

2. اجتناب از اسیب و کسب منافع:درونی‌سازی ستم می‌تواند یک مکانیزم بقا باشد
 در نظام‌های توتالیتر، افراد ممکن است برای اجتناب از آسیب یا کسب منافع، به حمایت از رژیم روی آورند. تهدید مداوم، مجازات، زندان یا مرگ برای مخالفان، فضایی ایجاد می‌کند که افراد احساس ناتوانی می‌کنند و برای بقا، برخی ممکن است ایدئولوژی رژیم را بپذیرند تا خود را با طرف "برنده" هم‌راستا کنند و احساس آسیب‌پذیری خود را کاهش دهند. رژیم‌ها اغلب کسانی را که با آن‌ها هم‌سو می‌شوند با جایگاه اجتماعی، شغل یا امنیت پاداش می‌دهند. این امر افراد را تشویق می‌کند تا ارزش‌های رژیم را درونی کرده و بازتولید کنند تا پذیرش یا منافع کسب کنند، حتی اگر این به معنای خیانت به منافع خودشان باشد. این قِسم رفتارها در میان سلبریتی ها که به سلبریتی های حکومتی معروفند بسیار دیده می‌شود.

3.شستشوی مغزی: رژیم‌های دیکتاتوری اغلب از تبلیغات گسترده و کنترل اطلاعات برای شکل‌دهی به ذهنیت مردم استفاده می‌کنند.آن‌ها روایتی را ترویج می‌کنند که رژیم را ستایش کرده و گروه‌های خاصی (مانند مخالفان سیاسی) را تحقیر یا غیرانسانی جلوه می‌دهد. با گذشت زمان، اعضای این گروه‌های هدف ممکن است روایت رژیم را درونی کنند و باور کنند که سزاوار رنجشان هستند.

4. توهم کنترل : حمایت از رژیم می‌تواند به افراد این احساس را بدهد که با پیوستن به سیستم، می‌توانند بر زندگی خود کنترل بیشتری داشته باشند، حتی اگر در واقعیت قربانی همان سیستم باشند.

5. ناامیدیآموخته‌شده: در شرایطی که مقاومت در برابر رژیم خطرناک یا به ظاهر بی‌فایده است، برخی افراد به جای مبارزه، به پذیرش و حتی حمایت از رژیم روی می‌آورند تا از فشارهای روانی و جسمی بیشتر در امان بمانند.

ستم درونی شده چه آثاری دارد
- توّابی و مخبری : برخی از افراد ستم‌دیده ممکن است به حامیان سرسخت رژیم تبدیل شوند، مانند مواردی که در آن شهروندان در کشورهای توتالیتر اعضای خانواده یا همسایگان خود را به مقامات گزارش می‌دادند و معتقد بودند این وظیفه آن‌هاست که ارزش‌های رژیم را حفظ کنند

- خود تحقیری : افراد یا گروه‌ها ممکن است باور کنند که ذاتاً پایین‌تر هستند یا سزاوار ستم. مثل پذیرفتن پست بودن نژادشان یا اعتقاد به اینکه باید زور بالای سرشان باشد تا رفتار درست کنند. 

- آسیمیله شدن: اعضای گروه‌های ستمدیده (مانند اقلیت‌های قومی یا مذهبی) ممکن است از فرهنگ یا هویت خود فاصله بگیرند تا با نظم اجتماعی مورد تأیید رژیم هم‌سیما شوند. مثلا هویت نژادی و قومی خود را فاش نکنند تا مورد آزار و استهزا قرار نگیرند. 

- جابه جایی  ظلم به افراد خودی : افراد ستم‌دیده ممکن است ایدئولوژی رژیم را با اجبار قوانین آن بر دیگران در جامعه خود تداوم بخشند. ایشان چون خود را حریف حکومت نمی‌بینند به ناچار در قامت حامی آن به گروه های دیگر یا حتی گروه خود ستم میکنند(displacement). برای مثال، در کره شمالی، شهروندان یکدیگر را زیر نظر میگیرند و گزارش میدهند. یا افراد در نظام ج اا برخلاف سبقه فرهنگی و خانوادگی به صورت مدافعان سرسخت حجاب به جان زنان و دختران می افتند. 

- خود سانسوری : گروه تحت ستم به تدریج با تصور نظارت و حضور همیشه ستمگر ، حتی در تنهایی خود ؛ خویش را کنترل و سانسور می‌کند. چنانکه مثلا فلان برنامه ساز یا سینماگر یا نویسنده حتی بدون حضور سانسورچی ، با زیرپا گذاشتن عقاید قبلی خود ؛ دست به خودسانسوری محتوای خود نیزند 

 نجات از ستم درونی شده بسیار دشوار به نظر می‌رسد ولی مانند پدیده های مشابه ، آگاه بودن از وجود آن می‌تواند سدی در مقابل گرفتاری به آن باشد‌ 

Comments

Popular posts from this blog

آتاتُرک

ما نمردیم پس پیروزیم