همه چیز به همه چیز ربط دارد

یک کشور مانند موجودی زنده است که بخش‌های مختلف آن به‌صورت تنگاتنگ با یکدیگر مرتبط هستند، بر هم تأثیر می‌گذارند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند. توسعه پایدار در یک کشور تنها زمانی محقق می‌شود که همه بخش‌های آن به‌صورت هماهنگ و متناسب پیشرفت کنند. برای مثال، نمی‌توان انتظار داشت کشوری در بعد نظامی قدرتمند باشد، اما در بخش‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با رکود و شکست مواجه باشد. از سوی دیگر، در یک کشور که همه چیز خوب کار میکند نیز، اگر بخشی مانند سیاست آسیب ببیند، اثرات منفی آن بر سایر بخش‌ها، از جمله اقتصاد، آشکار خواهد شد.
اقتصاد: اقتصاد به‌عنوان ستون فقرات یک کشور، هزینه‌های بخش‌هایی مانند بهداشت، آموزش، و دفاع را تأمین می‌کند. اما شکوفایی اقتصاد، خود به هماهنگی با سیاست‌های کارآمد، دیپلماسی هوشمند و قدرت دفاعی بازدارنده وابسته است.
 اقتصاد هزینه‌های پیشرفت نظامی را تأمین می‌کند، اما برای حفاظت از منافع اقتصادی، مانند بازارهای خارجی و پس زدن رقبای منطقه ای،  به قدرت دفاعی مؤثر نیاز است. اگر قدرت بازدارندگی نظامی وجود نداشته باشد و کشور آماج حملات نظامی قرار بگیرد یا حتی اگر در تهدید دائم حمله نظامی به سر ببرد، ایا میتوان به شکوفایی اقتصادی حتی فکر کرد!؟( اقتصاد مقاومتی که اقای خامنه ای از ان نام می‌برند و معلوم نیست تعریف گوینده از آن چیست به شکل واقعی در اسراییل اجرا میشود ؛ کشوری در تحدید دائم در ۷۰ سال گذشته از سوی کشورهای اسلامی که زیر این تهدید اقتصادی مقاوم به جنگ در چنین حدی از شکوفایی ایجاد کرده)  یا مثلا برای نمونه، اگر نیروی نظامی،  کشوری مانند سوریه را تحت نفوذ خود بگیرد، اما صنایع و بازرگانی نتوانند بازارها و پروژه‌های آن را تصاحب کنند، این حضور نظامی صرفاً هزینه‌بر خواهد بود ، دیری نخواهد پایید و به شکست منجر می‌شود.
 برای داشتن نیروی نظامی پیشرفته، وجود صنعت پویا و نظام آموزشی قوی با پیوند محکم بین دانشگاه و صنعت ضروری است. بدون این‌ها، نیروی نظامی پیشرفته تنها یک رؤیای دست‌نیافتنی است. اگر نخبگان، شرکت‌های دانش‌بنیان و استارتاپ‌ها گروه گروه کشور را ترک کنند، فناوری‌های نوین که پشتوانه صنایع نظامی هستند، وجود نخواهند داشت. در چنین شرایطی، افراد ناکارآمد و پرمدعا مثل مخترعین مستعان با جای مهر و بوی گلاب و چفیه بردوش با آوای انتظاری موبایلهایشان که منویات معظم له است  جای آن‌ها را می‌گیرند و ساختار دفاعی کشور مانند خانه‌ای موریانه‌زده از درون فرومی‌پاشد. چنین نیروی نظامی در برابر ارتشی مبتنی بر علم و فناوری‌های نوین شکست خواهد خورد.

بازدارندگی نظامی تنها به تجهیزات پیشرفته یا فناوری‌های جاسوسی و ضدجاسوسی وابسته نیست، بلکه به نیروهای ملی و پاک هم نیاز دارد. اگر جامعه‌ای در فساد، ریا و تظاهر غرق باشد، آیا می‌توان انتظار داشت نیروهای نظامی و امنیتی از این فساد مصون بمانند؟ باید با اطمینان گفت که بی شک فساد به نیروهای نظامی و امنیتی نیز نفوذ کرده و سازمان دفاعی را از درون نابود می‌کند. آیا با شعارها و ظاهرسازی می‌توان نیروی نظامی ساخت؟ اگر رشوه و فساد در جامعه رواج داشته باشد، نیروهای نظامی و امنیتی نیز از این فساد بی‌نصیب نخواهند ماند. چه کسی باید با این فساد مقابله کند؟ 
آیا می‌توان از قوه قضاییه‌ای که افرادی فاسد در آن نفوذ کرده‌اند و خود به بخشی از فساد تبدیل شده، انتظار مبارزه با فساد سیستمیک داشت؟ آیا در سایه فساد سیستمیک می‌توان به شکوفایی اقتصادی امیدوار بود؟ 

آموزش و پرورش، پرهزینه‌ترین و در عین حال پربازده‌ترین بخش هر کشور است. یک اقتصاد ضعیف نمی‌تواند هزینه‌های یک نظام آموزشی موفق را تأمین کند و این امر کشور را به سمت بی‌عدالتی آموزشی سوق می‌دهد. نتیجه چنین نظام آموزشی، جامعه‌ای بیمار و ناکارآمد خواهد بود. اقتصاد ضعیف نمی‌تواند هزینه‌های آموزش را تأمین کند و نظام آموزش بیمار نیز نمی‌تواند نیروی انسانی کارآمد برای اقتصاد تولید نماید، در نتیجه اقتصاد ضعیف‌تر می‌شود؛ یک چرخه معیوب دیگر.

برای دستیابی به بازدارندگی نظامی قوی و حتی فراتر از آن، تعیین‌کنندگی نظامی، نیاز به هم‌پیمانان قدرتمند و گسترش نفوذ جهانی است که این امر مستلزم سیاست خارجی هوشمند و مبتنی بر منافع ملی است. بدون دیپلماسی مؤثر، نمی‌توان به هم‌پیمانان قوی و نفوذ منطقه‌ای دست یافت و بدون آن‌ها، بازدارندگی نظامی نیز شکل نمی‌گیرد. از سوی دیگر، نبود قدرت نظامی، جایگاه کشور را در صحنه بین‌المللی تضعیف کرده و دیپلماسی فعال را مختل می‌کند؛ یک چرخه باطل دیگر.

نیروی کار اقتصاد توسط مدارس تعلیم می‌بیند و توسط خانواده‌ها تربیت می‌شود. فرض کنید خانواده‌ای بخواهد فرزندش را با ارزش‌هایی مانند صداقت، احترام به حقوق دیگران و پرهیز از رشوه و دروغ تربیت کند. آیا چنین فرزندی در جامعه‌ای پر از فساد و ریا می‌تواند موفق شود؟ در جامعه‌ای که صف زدن، رشوه و قانون‌شکنی عرف است، تنها کسانی موفق می‌شوند که در این بازی فساد مهارت داشته باشند. جامعه، مدرسه و خانواده سالم برای اقتصاد پویا ضروری‌اند، اما فقر، سلامت خانواده و جامعه را نابود می‌کند؛ یک چرخه معیوب دیگر.

اگر دیپلماسی مؤثر راه را برای اقتصاد باز نکند، اقتصاد پویا مسیر قدرت دفاعی را هموار نکند و قدرت دفاعی، بستر دیپلماسی فعال را فراهم نکند، آن کشور ایران است. اگر اقتصاد ثروتمند هزینه‌های آموزش را تأمین نکند، آموزش، اجتماع مولد را نسازد و اجتماع، نیروی محرکه اقتصاد را تولید نکند، آن کشور ایران است. اگر قوه قضاییه فساد را ریشه‌کن نکند و فساد، ساختار دیوانی را مانند موریانه تخریب کند و میلیون‌ها پرونده قضایی انباشته شود، آن کشور ایران است. اگر اقتصاد راکد، دفاع را ضعیف کند، دفاع ناتوان دیپلماسی را تخریب کند و دیپلماسی ناکارآمد فرصت‌های اقتصادی را از بین ببرد، آن کشور ایران است.

همه بخش‌ها به هم مرتبط‌اند و توسعه پایدار تنها با پیشرفت هماهنگ همه آن‌ها ممکن است.

Comments

Popular posts from this blog

آتاتُرک

ما نمردیم پس پیروزیم

ستمِ درونی شده