Posts

Showing posts from July, 2025

شاهزاده ؛ هووی اصلح طلبان

Image
دموکراسی، محصول اراده "دموکرات‌"هاست، نه کالایی وارداتی . دموکراسی " آوردنی " نیست. مردمسالاری یک مفهوم وارداتی نیست که بتوان با پول، زور یا ارتش‌های عظیم آن را به یک کشور " آورد ". دموکراسی " شدنی " است، یعنی باید از دل جامعه و با آگاهی و اراده مردم آن جامعه ساخته شود. تجربه‌های تلخ تاریخی، مانند تلاش‌های ناکام آمریکا در عراق و افغانستان، نشان داده است که حتی چند تریلیون دلار هزینه و بزرگ‌ترین ارتش‌های دنیا هم نمی‌توانند دموکراسی را به مردمی که آماده پذیرش آن نیستند، تحمیل کنند. این کشورها به جای دموکراسی، گرفتار هرج‌ومرج، فساد و دیکتاتوری‌های جدید شدند. چرا؟ زیرا دموکراسی نیازمند مردمی است که فرهنگ و باور دموکراتیک داشته باشند . امریکا حکومت را از ملا عمر گرفت و دو دهه بعد و چند ترلیون دلار بعد با تحمل هزاران کشته آن را به ملا هبت الله تحویل داد و بین آن عمر و این هبت الله این مردم فلک زده افغانستان بودند که آواره ایران و پاکستان شده و کرور کرور در بمب گزاریهای انتحاری مردند و دست آخرهم تحقیر شده و زخمی به همانجایی برگشتند که بیست سال پیش سراب ...

کفایت در تنهایی

Image
  تنهایی، مفهومی است که در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف معانی متفاوتی به خود گرفته است. در بسیاری از جوامع، به‌ویژه جوامع سنتی، تنهایی به‌مثابه یک نقص یا شکست تلقی می‌شود. این دیدگاه که فردِ تنها لزوماً در یافتن همسر یا شریک زندگی ناکام مانده، چنان در فرهنگ ما ریشه دوانده که بسیاری از افراد، تحت فشار این باورها قرار می‌گیرند و به شکلی تکانشی انتخاب‌هایی می‌کنند که ممکن است به روابطی ناسالم و حتی تلخ تر از تنهایی منجر شود.  اما حقیقت این است که تنهایی می‌تواند یک انتخاب آگاهانه   باشد، انتخابی که نه‌تنها به سلامت روان فرد کمک می‌کند، بلکه حتی میتواند پایه‌ای محکم برای ساختن یک رابطه عاشقانه سالم و پایدار فراهم می‌آورد. . تنهایی به‌مثابه یک انتخاب یکی از پیش‌نیازهای اساسی برای داشتن یک رابطه عاشقانه موفق، حس کفایت در تنهایی و توانایی لذت بردن از آن است. وقتی فرد در تنهایی خود احساس خوشبختی و رضایت می‌کند، به‌جای اینکه از روی ترسِ از تنها ماندن وارد رابطه شود، با دقت و آگاهی بیشتری شریک زندگی خود را انتخاب می‌کند. این حس کفایت به فرد این امکان را می‌دهد که از معیار...

شناخت شاهزاده از روی دشمنانش

Image
هربار که شاهزاده رضا پهلوی حرکتی میکنه و هرچقدر  فعالیت های ایشون قویتر و منسجم تر میشه به همون میزان جیغ های بنفش مخالفان هم بلندتر میشه  هرچقدر اثر و قدرت حرکت شاهزاده بیشتر، این عربده ها گوش خراش تر ، و به نظر میرسه بعد از نشست "اتحاد برای ایران" در مونیخ، خشم مخالفان دیگه انتها نداره.  موضوعی که این روزها تو فضای سیاسی ایران خیلی پررنگه و می‌تونه ما رو به درک بهتری از آرزوها و خواستای واقعی مردم ایران برسونه.  می‌خوام درباره راه‌های شناخت یه جریان سیاسی حرف بزنم، به‌خصوص از یه زاویه که شاید کمتر بهش توجه شده: شناخت از روی دشمناش.  تو فرهنگ خودمون، یه ضرب‌المثل معروف داریم که می‌گه:  «تو اول بگو با کیان دوستی  من انگه بگویم که تو کیستی »  این حرف ساده، ولی عمیق، به ما یاد می‌ده که برای شناختن یه نفر یا یه گروه، می‌تونیم به دوستاش و کسایی که باهاشن نگاه کنیم. اما تو دنیای سیاست، که پر از پیچیدگی و تضاده، یه راه دیگه هم هست که یه جورایی شبیه برهان خلفه. این روش به ما می‌گه: برای شناخت یه جریان سیاسی ، ببین دشمناش کیا هستن .  کیا باهاش مخال...

یا ترس از جاماندن FOMO

Image
_ همه دوستام مهاجرت کردن فقط من موندم😒 _ همه دخترخاله هام ازدواج کردن فقط من موندم😮‍💨 _ همه همکلاسی هام کریپتو خریدن فقط من موندم🫩 و ده ها " فقط من موندم " دیگه...  FOMO (Fear Of MissingOut) یا ترس از جاماندن ترس از جا ماندن، احساسیه که از مقایسه خود با دیگران و تصور اینکه آن‌ها زندگی بهتر، موفق‌تر یا هیجان‌انگیزتری دارند، ناشی میشه. این حس اگرچه حسی شناخته شده و قدیمه ولی در دنیای مدرن، به‌ویژه با گسترش شبکه‌های اجتماعی، شدت گرفته. تصاویر و داستان‌هایی که افراد در اینستاگرام، توییتر یا سایر پلتفرم‌ها به اشتراک می‌ذارن، اغلب تصویری روتوش شده و گزینشی از زندگی‌ اونها ارائه می‌ده که می‌تواند در دیگران احساس کمبود، حسادت و ترس از جاماندگی ایجاد کنه.   FOMO باعث میشه یک حس اضطرار و بیقراری در فرد ایجاد بشه که تا وقتی به اون چیزهایی که بقیه دارند نرسه آروم نمیگیره.  این نشخوارهای ذهنی میتونن زندگی آدم رو مثل خوره بخورن و با اضطراب و حسرتی که ایجاد میکنن بر افکار ما تاثیر بذارن و باعث تصمیماتی تکانشی بشن که معمولا ضررشون بیشتر از منفعتشونه! این احساس که " مرغ همسایه غاز...

همه چیز به همه چیز ربط دارد

Image
یک کشور مانند موجودی زنده است که بخش‌های مختلف آن به‌صورت تنگاتنگ با یکدیگر مرتبط هستند، بر هم تأثیر می‌گذارند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند . توسعه پایدار در یک کشور تنها زمانی محقق می‌شود که همه بخش‌ های آن به‌صورت هماهنگ و متناسب پیشرفت کنند. برای مثال، نمی‌توان انتظار داشت کشوری در بعد نظامی قدرتمند باشد، اما در بخش‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با رکود و شکست مواجه باشد. از سوی دیگر، در یک کشور که همه چیز خوب کار میکند نیز، اگر بخشی مانند سیاست آسیب ببیند، اثرات منفی آن بر سایر بخش‌ها، از جمله اقتصاد، آشکار خواهد شد. اقتصاد : اقتصاد به‌عنوان ستون فقرات یک کشور، هزینه‌های بخش‌هایی مانند بهداشت، آموزش، و دفاع را تأمین می‌کند. اما شکوفایی اقتصاد، خود به هماهنگی با سیاست‌های کارآمد، دیپلماسی هوشمند و قدرت دفاعی بازدارنده وابسته است.  اقتصاد هزینه‌های پیشرفت نظامی را تأمین می‌کند، اما برای حفاظت از منافع اقتصادی، مانند بازارهای خارجی و پس زدن رقبای منطقه ای،  به قدرت دفاعی مؤثر نیاز است. اگر قدرت بازدارندگی نظامی وجود نداشته باشد و کشور آماج حملات نظامی قرار بگیرد یا...

ستمِ درونی شده

Image
ستم درونی‌شده (Internalized Oppression):  به پدیده‌ای روان‌شناختی و اجتماعی اشاره دارد که در آن افراد یا گروه‌هایی که تحت ستم یا تبعیض قرار دارند، باورها و ارزش‌های تحمیل‌شده توسط نظام ستمگر یا گروه غالب را می‌پذیرند و درونی می‌کنند .  . پدیده " ستم درونی شده "  اغلب به صورت تردید به خود و و انکار ارزشهای خود و اعتماد به نفس پایین بروز میابد و گاهی باعث بروز   رفتارهایی می‌شود که  با منافع ستمگر هم‌راستا هستند ، حتی اگر به ضرر خودِ فرد یا گروه ستم‌دیده باشد   یعنی دفاع از نظامی که ایشان را سرکوب می‌کند!    همچنین، در برخی متون، این رفتار به عنوان بخشی از ناهماهنگی شناختی  (Cognitive Dissonance) تحلیل می‌شود، جایی که افراد برای کاهش تنش روانی ناشی از تضاد بین واقعیت و باورهایشان، به توجیه رفتارهای ستمگر می‌پردازند. این یک مکانیزم مقابله‌ای است که از قرار گرفتن طولانی‌مدت در معرض ستم سیستمیک به وجود می‌آید، جایی که مقاومت به نظر بی‌فایده یا خطرناک می‌رسد. قویترین سلاح ظالم ؛ ذهن مظلوم است    چرایی این پدیده:...

ابزورد

Image
شاید ناخوشایندترین سوالی که بشر در طول زمان با آن مواجه بوده همانا دلیل زندگی و مفهوم مرگ است بشر در طول زندگی خود با این سوال روبرو بوده که آیا زندگی به همین سادگی با مرگ خاتمه پیدا می‌کنه؟ انسان‌هایی که پیش از او مردن ایا به کل نیست و نابود شدن؟ آیا زندگی واقعا همینقدر بی رحم و هولناکه؟ ز کجا آمده‌ام،آمدنم بهر چه بود  به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم انسان مشتاقانه مایله جهان و ابعاد آن را بشناسه و برای این شناخت عادتاً از استدلال و منطق استفاده میکنه و برای پاسخ به سوال‌های فوق هم استدلال خود را به کار می‌گیره ولی حاشا که کوچک‌ترین پاسخی برای آنها از این طریق به دست نمیاره. وقتی با سکوت محض جهان در مقابل پرسش چرایی زندگی و چگونگی مرگ مواجه می گردد دچار ترسی وجودی می‌شود که بر همه شؤون زندگی او تأثیر می‌ ذاره و این همان تنهایی وجودی یا existential loneliness است. تنهایی وجودی (Existential Loneliness) وقتی پررنگ‌تر می‌شه که فرد با سوال‌های بنیادین مثل "چرا وجود دارم؟" یا "معنای زندگی چیه؟" دست‌وپنجه نرم می‌کنه، این تنهایی مفهومیه که به احساس عمیق انزوا ...

ما نمردیم پس پیروزیم

Image
شما در جمعی نشسته اید و یک مجاهد تبیین مشغول افاضات است. خیلی تلاش میکند شمرده حرف بزند و خودش را مسلط به موضوع نشان دهد  به صورت عادتی هرجا بتواند یک "مقام معظم رهبری" به ابتدا یا انتهای جمله می‌بندد و در اوج کلامش میگوید:  _ به کوری چشم اسراییل در این جنگ ۱۲ روزه ما فرونپاشیدیم  _ بعد هم پیروزمندانه به مخالفان و براندازان ج اا میگوید : دیدید نتوانستید رژیم را ساقط کنید _ همین مجاهد نسوه حتی یکبار در بین گروهی از مجاهدین تبیینِ دیگر می‌گفت وقتی بعد از ۴ هفته ممر یکباره در حسینیه امام خمینی ظاهر شد غریو شادی از همه ایران برخاست و اشک ریختم _ نقل است که یک‌شب هم چند نفر جوان را پیدا کرده بوده و می‌گفته؛ مشخص شد امریکا نتوانسته تأسیسات هسته‌ای ایران را کامل از بین ببرد و گویا نطنز و اصفهان هنوز قابل بازیابی هستند و این یعنی مشت محکمی بر دهان استکبار و بعد هم خیلی فاتحانه محل را ترک کرده بوده!  از صحبتها و تحلیل‌های ممر و مجاهدین تبیین چنین برمی آید که ایشان نیست و نابود نشدن  در رویارویی با اسراییل و مخالفان یک پیروزی میدانند ، و اینکه هنوز باقی هستند و نفس میکشند...

اخلاق

Image
۱. اخلاق چیست ؟ اخلاق  به مجموعه‌ای از اصول، ارزش‌ها و قواعدی اشاره دارد که رفتار و تصمیم‌گیری‌های افراد یا گروه‌ها را در مواجهه با مسائل درست و نادرست، خوب و بد هدایت می‌کند. اخلاق معمولاً با پرسش‌هایی درباره عدالت، مسئولیت، صداقت و احترام به دیگران سروکار دارد و می‌تواند از فرهنگ، دین، فلسفه یا تجربیات شخصی نشأت بگیرد. چه رفتاری را می‌توان از لحاظ اخلاقی بررسی کرد ؟ آگاهانه و ارادی بودن: عمل باید نتیجه انتخاب آگاهانه و اراده فرد باشد. اعمال غیرارادی (مثل رفلکس‌ها یا اقدامات تحت اجبار کامل) معمولاً از قضاوت اخلاقی مستثنی هستند. وجود گزینه‌های انتخاب : فرد باید امکان انتخاب بین گزینه‌های مختلف را داشته باشد. اگر تنها یک مسیر اجتناب‌ناپذیر وجود داشته باشد، قضاوت اخلاقی کمتر معنادار است. تأثیر بر دیگران یا خود: عمل باید پیامدهایی برای فرد، دیگران، جامعه یا محیط‌زیست داشته باشد. اخلاق معمولاً با تأثیرات اعمال بر خیر و شر، عدالت یا آسیب سروکار دارد.عمل باید در حوزه‌ای باشد که ارزش‌های اخلاقی (مثل صداقت، عدالت، احترام) قابل اعمال باشند. مثلاً تصمیمات روزمره بی‌تأثیر (مثل ...

قحطی بزرگ؛ هولوکاست ایرانی

Image
زمستان ۱۲۹۷ « در آن سوی جبهه درباره اوضاع اقتصادی وخیم ایران و کمبود ارزاق بسیار شنیده بودم، اما حالا پس از روبرو شدن با این واقعیت هولناک، برای نخستین‌بار معنی آن را از عمق وجودم در می‌یافتم... پشته‌های اجساد چروکیده مردم فلک‌زده، از زن و مرد، در معابر عمومی افتاده است. میان انگشتان خشکیده آن‌ها علف‌هایی که از کنار جاده کنده یا ریشه‌هایی که از مزارع درآورده و می‌خواسته‌اند با آن از عذاب قحطی و مرگ کم کنند، هنوز پیداست. گاه انسانهایی مثل اجسادی متحرک از پوست و استخوان، با چشمان گودافتاده، چهاردست‌وپا جلوی درشکه ای که نزدیک می‌شد، می‌خزیدند و بی‌آنکه نای حرف‌زدن داشته باشند با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می‌کردند... در قصرشیرین که توقف کوتاهی داشتیم، جماعتی گرسنه ما را محاصره کردند ، غذا می‌خواستند. زن بدبختی با طفلی بی حال در بغل به ما التماس می‌کرد که بچه‌اش را نجات دهیم. نصف قوطی گوشت کنسرو و مقداری بیسکویت به او دادیم ، چقدر مارا دعا کرد، تحت تاثیر نگرانی مادرانه او قرار گرفتم؛ با اینکه معلوم بود از گرسنگی مفرطی عذاب می‌کشد اما تا طفلکش سیر نشد لقمه‌ای از گلوی خودش پایین نرفت ...

کوری اجتماعی

Image
سوال: چرا ما ایرانیان تمایل داریم زیانهای بزرگ گذشته را فراموش کنیم و عوامل این زیانها را تغییر ندهیم و در عوض به سودهای اندک و مقطعی خوشنود باشیم مثلا چرای مردم ایران از مذاکرات محدود با آمریکا خشنودند ولی از فرصت‌های بزرگ ازدست‌رفته و زیانهای هولناک دهه های گذشته خشمگین نیستند؟ برای پاسخ، باید موضوع را از زوایای روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، و تاریخی بررسی کنیم. این یک پارادکس روان‌شناختی عجیب است؛ با وجود ازدست‌رفتن فرصت‌های بزرگ پیشرفت ایران در چهار دهه گذشته به دلیل تصمیمات اشتباه علی خامنه‌ای و تبدیل ایران به خاکی سوخته در حوزه‌های مختلف، اما گروهی از مردم به‌جای خشم و مطالبه از جمهوری اسلامی بابت دهه ها فرصت سوزی و سو مدیریت ، به چیزهایی مثل مذاکرات محدود با آمریکا به‌ امید گشایشی هرچند کم و یا شلیک چند موشک به اسراییل در مقابل حملات اسراییل و خسارات گسترده به ایران،  دلخوشند و حتی شاید علی خامنه‌ای را برای این مدیریت درست! ستایش کنند. به راستی چرا این دسته به‌جای پیوستن به بقیه مردم و تلاش برای از میان برداشتن ریشه مشکلات یعنی جمهوری اسلامی با ایدئولوژی ضدآمریکایی...